امروزشهریور ۱۰, ۱۴۰۴

لزوم تغییر رویکرد رگولاتور از تنظیم‌گری دستوری به تعاملی

مصطفی طهماسبی صاحب‌نظر و فعال حوزه فین‌تک

بررسی چالش‌های فناوری‌های نوین در نظام بانکی و تأثیر آنها بر اکوسیستم مالی کشور نشان می‌دهد تجربه‌های جاری در استفاده از تکنولوژی‌های تحول‌آفرین در بانکداری، منجذ به تغییرات بنیادین نشده است. به نظر می‌رسد چالش اصلی اینجاست که باوجود ورود فناوری‌های نوین به نظام بانکی، بسیاری از فرایندها و ساختارهای دستوری همچنان سر جای خود باقی مانده است. در این شرایط، فناوری‌هایی چون هوش مصنوعی، بلاک‌چین و اپن ای‌‌آی می‌آیند تا سطح مکانیزاسیون را بالا ببرند؛ اما تغییرات اساسی در مدل‌های کسب‌وکار یا فرآیندهای بانکی رخ نمی‌دهد و از این‌رو به‌رغم وجود نوآوری‌ها، اجزای اکوسیستم از جمله خواسته‌های مشتریان و نیاز بازار، به اندازه لازم رشد نمی‌کند.

روندهای جهانی نشان‌می‌دهد در آینده نزدیک بانک‌ها به سایه می‌روند و آن چیزی که در حال حاضر مورد توجه مشتریان است، عملیات بانکی به‌عنوان سرویس و ارزش افزوده است بنابراین مهمترین پرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا بانک‌ها قادر به پاسخگویی به نیازهای لحظه‌ای مشتریان هستند یا خیر؟

این در حالی است که بررسی‌ها گویای آن است مشتریان به ابزارهای پرداخت آنلاین و سریع نیاز دارند. علاوه بر این زمانی که به اعتبار خود در بانک افزوده می‌شود، باید بتوانند به راحتی وام دریافت کنند و همچنین انتظار  دارند بتوانند پول‌های مازاد خود را سرمایه‌گذاری کرده و ارزش پول خود را حفظ کنند. توجه به سلائق و نیازهای نسل جدید مشتریان به‌ویژه نسل زد از اهمیت زیادی برخوردار است؛ نسل زد در حال حاضر به‌طور گسترده از نئوبانک‌ها استفاده می‌کند و خواهان نوآوری در محصولات و فرآیندهای بانکی است. با این حال، این نسل در مواجهه با موانع رگولاتوری به بن‌بست می‌خورد. در حالی که نئوبانک‌ها قادر به ارائه خدمات در قالبی نوین هستند، سیستم بانکی موجود در بسیاری از موارد با این روند همگام نمی‌شود.

در چنین شرایطی نظام بانکی به‌عنوان یک اکوسیستم باید مانند تمام بازیگران، نقش خود را ایفا کند. در این راستا، فناوری‌های نوین مانند بلاک‌چین و داده‌کاوی نقش مهمی ایفا می‌کنند، اما مسئله اصلی این است که آیا تمامی اجزای اکوسیستم، به‌ویژه رگولاتور، آمادگی پذیرش و همگام‌سازی با این نوآوری‌ها را دارند یا خیر؟ متأسفانه پاسخ غالباً منفی است.

اگر رگولاتور در فرآیند تنظیم‌گری خود پسیو بماند، ریسک‌ها افزایش خواهد یافت. در این شرایط، بانک‌ها به‌جای پیشبرد نوآوری، ترجیح می‌دهند که به‌صورت محافظه‌کارانه عمل کنند و از مواجهه با چالش‌ها پرهیز کنند. در عوض، اگر رگولاتور از تنظیم‌گری دستوری به تنظیم‌گری تعاملی روی آورد، می‌توان نتایج بهتری به دست آورد و ریسک‌ها را به‌طور مؤثر مدیریت کرد.

یکی از مشکلات اصلی در بانکداری کشور، انحصار در برخی خدمات مانند صنعت پرداخت است. این انحصار باعث می‌شود که بانک‌ها نتوانند از تمام ظرفیت‌های فناوری‌های نوین استفاده کنند. در عین حال، بانک‌ها برای به‌روزرسانی زیرساخت‌ها و ایجاد نوآوری‌های جدید باید آمادگی پذیرش ریسک را داشته باشند.

اگر رگولاتور از تنظیم‌گری دستوری فاصله بگیرد و رویکرد تعاملی را در پیش گیرد، می‌توان انتظار داشت که نظام بانکی به یک سیستم موفق‌تر و پویاتر تبدیل شود. در این صورت، صنعت بانکی کشور قادر خواهد بود در راستای نیازهای مشتریان و تحولات جهانی به پیشرفت‌های چشم‌گیری دست یابد.

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *